تقویت اعتماد به نفس در کودکان ابتدایی (7 نکته کلیدی)

دوره ابتدایی دوره شکل‌گیری هر چیز در نهاد انسان است. یادگیری در دوران ابتدایی با هیچ دوره دیگری قابل مقایسه نیست و شاید قدری دور از باور باشد اما اعتماد به نفس و عزت نفس نیز به عنوان یک مفهوم قابلیت بسیاری برای یادگیری توسط در کودک شما دارد در این دوره والدین، مربیان و یا خانوداه می‌توانند اعتماد به نفس را در کودکی رشد داده یا سرکوب کنند. اما چطور؟ چطور می‌توانیم به تقویت اعتماد به نفس در کودکان در دوره ابتدایی کمک کنیم؟

تشویق به تلاش و نه نتیجه

فرض کنید در سن 8 سالگی دو کودک، با دو رویکرد متفاوت با آنان رفتار کنیم. یک کودک را هر روز با توجه به پیشرفت‌های خودش بسنجیم، بابت موفقیت‌هایی که هر روز نسبت به دیروز خود انجام داده او را تحسین کنیم و یا اصلا جدا از موفقیت‌هایش او را صرفا به خاطر تلاشی که انجام داده فارغ از هر چیز دیگری تشویق کنیم و در مقابل کودکی دیگر را مدام با هم سن و سالانش مقایسه کنیم، هر کودکی را با توانایی خاصی دیدیم از کودک خود نیز انتظار داشته باشیم آن توانایی خاص را داشته باشد و حتی گاهی او را با بزرگسالان مقایسه کنیم و تلاش‌های او را نبینیم. در نهایت هر دوی این کودکان را در بزرگسالی تصور کنید. کدام یک از این دو کودک در آینده می‌تواند اعتماد به نفس بالایی داشته باشد؟

تقویت اعتماد به نفس در کودکان در محدوده‌های فراوانی گسترده است اما تشویق والدین در کودکی بابت موفقیت‌های کوچک و حتی موفق نبودن‌های بزرگ و صرفا تلاش کودک می‌تواند در آینده نقش مهمی در تقویت اعتماد به نفس در کودکان داشته باشد.

پذیرش اشتباهات

کودک در سنین خردسالی باید بتواند کارهای اشتباه خود را مثل همه واقعیت‌های دیگر بیاموزد و بداند اشتباه کردن نباید موجب شرم و ناامیدیش شود و والدین برای تقویت اعتماد به نفس در کودکان خود می‌توانند حتی گاهی با مثال زدن از اشتباهات خود این اصل را به او بیاموزند و در اشتباهاتش از او حمایت کنند.

ارتباط مثبت از مهم‌ترین راه‌های تقویت اعتماد به نفس در کودکان

پژوهش‌های بسیاری گواه بر این است که رابطه مثبت و نزدیک افراد با والدین نقش به سزایی در تقویت اعتماد به نفس در کودکان داشته باشد و اینکه فردی در دوره کودکی بداند والدینش او را دوست داشته و به او افتخار می‌کنند می‌تواند از او در بزرگ سالی انسانی سرشار از اعتماد به نفس بسازد.

فعالیت‌های گروهی و اجتماعی

عضویت در گروه‌های اجتماعی و نقش فعال در این گروه‌های تقویت اعتماد به نفس در کودکان را بسیار تسریع می‌کند پس می‌توانیم به جز مدرسه و کلاس‌های درسی کودکان را به شرکت در فعالیت‌هایی مثل کتاب خوانی‌های گروهی، کارگاه‌های خلاقیت محور و… تشویق کنیم تا بتواند با فعالیت در این گروه‌ها توانایی‌های خود را شناخته و اعتماد به نفس خود را تثبیت کند.

آموزش مهارت‌های حل مسئله

گاهی والدین بر این باورند که با انجام دادن همه مسئولیت‌های کودکان می‌توانند کودکی خوبی برای او رقم بزنند اما بر خلاف تصور آنان این روش نقش برعکسی در تقویت اعتماد به نفس در کودکان دارد. زمانی که کودک خودش به تنهایی مسائلش را حل نکند، زمانی که نتواند مشکلی که در هر کجا برایش پیش آمده را به تنهایی حل کند کم کم این باور در ذهن کودک شکل می‌گیرد که توانایی انجام هیچ کاری را ندارد و به مرور دچار کمبود اعتماد به نفس می‌شود. پس برای تقویت اعتماد به نفس در کودکان گاهی آنان را در حل مشکلاتشان تنها رها کنید.

تعیین اهداف کوچک و قابل دسترس

کودکی را تصور کنید که در 9 سالگی آرزو دارد در انتخابات ریاست جمهوری بعدی شرکت کند و شما نیز به عنوان یک والد حمایتگر درصدد حمایت از او به او می‌گویید موفق می‌شود در صورتی که می‌دانید هیچ‌گاه به هدف نمی‌رسد و وقتی کودک نمی‌تواند در انتخابات بعدی شرکت کند سر خورده شده و اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهد. این مثال شاید کمی خنده دار به ما می‌آموزد در صورتی که کودکی نتواند برای خودش اهداف قابل دسترس و کوتاه مدت تعیین کند نمی‌تواند سر‌خوردگی خود را عنوان فردی کوچک کنترل کند و نا امید می‌شود پس از کودک خود حمایت کنید اما از او بخواهید اهداف در دسترس و مناسب با سن و سالش را انتخاب کند.

الگوی خوبی بودن برای تقویت اعتماد به نفس در کودکان

هر شخصی در دوره کودکی برای انجام کارهایش به اولین مرجع خود یعنی والدین رجوع می‌کند پس در صورتی که می‌خواهیم در تقویت اعتماد به نفس کودکان قدم مثبتی برداریم باید به این نیز توجه کنیم که اگر خودمان دارای اعتماد به نفس کافی نباشیم نمی‌توانیم این احساس را به کودک هم منتقل کنیم پس اول از همه از خود شروع کنید.

نتیجه گیری

تقویت اعتماد به نفس در کودکان کاری است دراز مدت و نیازمند صبوری زیاد توسط همه بزرگسالان اطراف کودک. اما روش‌های انجام آن هر چند طاقت فرسا باشد نتیجه‌ای بسیار شگرف در آینده کودک خواهد داشت و به نوعی می‌تواند آن آینده را نابود کرده و یا مجدد بسازد. آیا شما که اکنون به عنوان فردی بزرگسال این مقاله را می‌خوانید در کودکی توسط والدین برای تقویت اعتماد به نفس حمایت شده‌اید؟ نتیجه این حمایت‌ها یا عدم حمایت‌ها چه بوده است؟